گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد هشتم
دوم: محتواي سورهي انفال



اشاره
قرآن کریم در آیهي اول سورهي انفال، حکم غنایم جنگی را بیان کرده و با دعوت همگان به اصلاح و پیروي از خدا و پیامبر صلی
الله علیه و آله میفرماید: 1. یَسْأَلُونَکَ عَنِ الَأنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَیْنِکُمْ وَأَطِیعُوا اللّهَ وَرَسُولَهُ إِن کُنتُم
غنایم (جنگی و ثروتهاي » : مُؤْمِنِینَ (اي پیامبر) از تو درباره غنایم (جنگی و ثروتهاي بدون مالک مشخص) پرسش میکنند؛ بگو
پس، [خودتان را] از [عذاب خدا حفظ کنید؛ و (ارتباطات) بین خودتان «؛ بدون مالک مشخص) مخصوص خدا و فرستاده [او] ست
را اصلاح کنید؛ و از خدا و فرستادهاش اطاعت کنید، اگر مؤمنید. شأن نزول: حکایت شده که در جنگ بدر، بر اثر تشویقها و
سازماندهی پیامبر صلی الله علیه و آله جوانان به خوبی جنگیدند و پیروزيهاي بیشتري به دست آوردند و در پایان جنگ بین
جوانان و کهنسالان و قشرهاي دیگر در مورد تقسیم غنایم جنگی اختلاف و مشاجره پیش آمد. آیهي فوق فرود آمد و غنایم را
متعلق به پیامبر صلی الله علیه و آله دانست و اختیار آنها را به دست ایشان سپرد و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز آن غنایم را به
ص: 30 نکتهها و اشارهها: 1. این آیه هر چند در مورد «1» . طور مساوي میان مجاهدان تقسیم کرد
مفهوم کلی دارد و تمام اموال اضافی را که مالک خصوصی ندارند شامل میشود؛ مثل «1» ، غنایم جنگی فرود آمده است
ثروتهایی که از دشمن بدون جنگ به دست میآید و یا میراث کسی که وارث ندارد و بیشهزارها و جنگلها و سرزمینهاي
2. تمام غنایم جنگی و اموالی که مالک «2» . غیرآباد. در برخی احادیث اهلبیت علیهم السلام نیز به عمومیت آیه اشاره شده است
خصوصی ندارند، متعلق به خدا و پیامبر (یعنی حکومت اسلامی) هستند و رهبر جامعهي اسلامی آنها را در مسیر منافع عموم
«3» . مسلمانان مصرف میکند؛ یعنی سهم خدا نیز زیر نظر پیامبر صلی الله علیه و آله یا امام و رهبر جامعهي اسلامی مصرف میشود
3. در آیهي 41 سورهي انفال خواهد آمد که یک پنجم غنایم جنگی، که خُمس نامیده میشود، در اختیار پیامبر یا امام و رهبر
جامعهي اسلامی است و چهار پنجم آن بین رزمندگان اسلام تقسیم میشود، تا گوشهاي از زحمات آنان جبران شود. ولی باید
توجه داشت که این چهار پنجم هم، در مِلک حکومت اسلامی است و بخشش آن به رزمندگان در حوزهي اختیار امام و رهبر
تفسیر قرآن مهر جلد «4» . مسلمانان است؛ پس آیهي خمس، آیهي اول سورهي انفال را نسخ نکرده و حکم هر دو آیه پابرجاست
به معناي اصلاح اساس ارتباطات و تحکیم پیوندها و از بین بردن عوامل تفرقه و زدودن «1» « اصلاحِ ذاتُ البَین » .4 هشتم، ص: 31
کدورتها و دشمنیها و تبدیل آنها به دوستیهاست. چویار بر سر صلح است و عذر میطلبد توان گذشت ز جور رقیب در همه
حال (حافظ) 5. در احادیث اسلامی، اصلاح میان مردم فوقالعاده مهم شمرده شده و در حدیثی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام
اصلاح میان » : حکایت شده که در بستر شهادت به فرزندانش فرمود: من از جدّ شما پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که میفرمود
و حتی در حدیثی از امام صادق علیه السلام حکایت شده «2» . مردم، از یک سال (یا انواع) نماز و روزه (ي مستحب) هم برتر است
که به یکی از یاران خود فرمود: هنگامی که میان دو نفر از پیروان ما مشاجرهاي ببینی (که مربوط به امور مالی است)، از مال من
6. برخی از مراحل اصلاح میان مردم واجب است و حتی استفاده از امکانات «3» .( غرامت بپرداز (و آنان را با هم صلح بده
بیتالمال براي تحقق بخشیدن به صلح مجاز است؛ زیرا گاهی اختلافات مسلمانان ص: 32 سبب ضعف
جامعهي اسلامی و شکست در برابر دشمنان میشود. برخی از مراحل اصلاح بین مردم که با سرنوشت کلّ جامعه ارتباط زیادي
7. آیهي فوق به سه ویژگی مؤمنان اشاره کرده که عبارتاند از: تقوا، «1» . ندارد، مستحب است، اما بسیار بر آن تأکید شده است
اصلاح بین مردم و پیروي از خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله. آموزهها و پیامها: 1. ایمان (تنها در قلب نیست) جلوههاي خارجی هم
صفحه 11 از 116
چون پارسایی، اصلاحطلبی و پیروي از خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله دارد. 2. اموال عمومی را در اختیار رهبران الهی قرار دهید.
3. قوانین اقتصادي و جنگی را نیز از رهبران الهی بپرسید تا پاسخ الهی را دریافت کنید. ***
مومنان حقیقی چه کسانی هستند؟
قرآن کریم در آیهي دوم سورهي انفال به سه ویژگی دیگر مؤمنان حقیقی و واکنش آنان در برابر یاد خدا و قرآن اشاره میکند و
میفرماید: 2. إِنَّمَ ا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَاناً وَعَلی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ مؤمنان، تنها
کسانی هستند که هرگاه خدا یاد شود، دلهایشان (از عظمت خدا و کیفر او) بهراسد؛ و هنگامی که آیات او بر آنان خوانده شود،
ایمانشان افزون گردد؛ و تنها بر پروردگارشان توکّل دارند. نکتهها و اشارهها: 1. مؤمنان راستین، ایمانی زنده و پویا دارند و نهال
ایمان را با آیات خدا آبیاري میکنند و میپرورانند. آري؛ مؤمنان با شنیدن آیات الهی، بر ایمانشان افزوده میشود. تفسیر قرآن مهر
2. افق فکري مؤمنان حقیقی چنان بلند است که از تکیه کردن بر مخلوقات ناتوان دوري میکنند، هر چند در جلد هشتم، ص: 33
چشم دیگران به ظاهر عظمت داشته باشند؛ آنان از ذات پاك الهی کمک میطلبند و تنها تکیهگاهشان خداست. 3. مفهوم توکّل
آن نیست که از وسایل و اسباب مادي چشم بپوشیم و گوشهنشینی نماییم، بلکه لازمهي توکّل، خودسازي، بلندنظري و عدم
وابستگی به موجودات ناتوان است؛ یعنی استفاده از اسباب طبیعت و تکیه کردن بر صاحب اصلی اسباب که همهي تأثیرات از
اوست. 4. مؤمنان حقیقی همچون عاشقی هستند که از قهر معشوق میترسند؛ ترسی مقدس که از درك مسئولیتها و لغزشها، یا
ولی در همان حال دل آنان با یاد او و نشانههایش آرام میگیرد. 5. ثمرات «1» ، به خاطر درك عظمت پروردگار حاصل میشود
شیرین ذکر الهی و شرط آن: امام عارفان در این مورد مینویسند: اي عزیز! قلب را به آداب عبودیّت مأنوس کن و به ذائقهي روح،
حلاوت ذکر خدا را بچشان و این لطیفهي الهیّه در ابتداي امر به شدتِ تذکّر و انس با ذکر حق حاصل شود، ولی در ذکر، قلب مرده
نباشد و غفلت بر آن مستولی نشود؛ و چون با تذکّر، قلب را مأنوس نمودي، کم کم عنایات ازلیّه شامل حالت گردد و فتح ابواب
ص: 34 آموزهها و پیامها: 1. سه ویژگی باطنی و معنوي مؤمنان عبارت «2» . ملکوت بر قلبت گردد
است از: احساس مسئولیت، تکامل ایمان و توکل. 2. با نور آیات الهی، ایمان خود را افزایش دهید. 3. بین خوف و امید، ترس
مقدس و توکل زندگی کنید. *** قرآن کریم در آیهي سوم سورهي انفال به دو ویژگی دیگر مؤمنان، یعنی ارتباط با خدا و خلق
اشاره کرده، میفرماید: 3. الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ کسانی که نماز را به پا میدارند؛ و از آنچه به آنان روزي
آمده است. این تعبیر اشاره « خواندن نماز » به جاي « اقامهي نماز » دادهایم، (در راه خدا) مصرف میکنند. نکتهها و اشارهها: 1. تعبیر
به آن است که مؤمنان نه تنها خودشان نماز میخوانند، بلکه کاري میکنند که این رابطهي محکم با پروردگار، همواره و در همه
تعبیر وسیعی است که شامل تمام سرمایههاي مادي و معنوي میشود؛ ،« از آنچه به آنان روزي دادهایم » 2. جملهي «1» . جا برپا باشد
یعنی مؤمنان نه تنها با اموالشان، بلکه با دانش، هوش، فکر، موقعیت و تمام مواهبی که در اختیار دارند، به بندگان خدا کمک
میکنند. این سخا شاخی است از سرو بهشت واي او کز کف چنین شاخی بهشت (مولوي) ص: 35
آموزهها و پیامها: 1. اگر میخواهید از مؤمنان حقیقی باشید، ارتباطی با خدا از طریق نماز و پیوندي با خلق خدا از طریق بخشش
داشته باشید. 2. در حقیقت سرمایههاي انسان از آن خداست که به انسان بخشیده است تا او به دیگران ببخشد. *** قرآن کریم در
آیهي چهارم سورهي انفال به پاداشهاي مؤمنان حقیقی اشاره کرده، میفرماید: 4. أُوْلئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ
وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ تنها آنان حقیقتاً مؤمنند؛ براي آنان نزد پروردگارشان رتبهها و آمرزش و روزيِ ارجمندي است. نکتهها و
اشارهها: 1. از آیهي فوق، به انضمام آیات قبل، استفاده میشود که ایمان آن گاه حقیقی و کامل است که همراه با احساس
مسئولیت، تکامل، توکل، نماز و انفاق باشد. 2. در این آیه سه پاداش براي مؤمنان حقیقی در نظر گرفته شده است: الف) درجات
صفحه 12 از 116
ب) گناهان و لغزشهاي آنان آمرزیده میشود. ج) روزي ارجمندي دارند که دایمی، «1» . بزرگی نزد خدا و در بهشت دارند
3. در برخی تفسیرها حکایت شده که این آیه در مورد امام ص: 36 «2» . بیمنت، وسیع و خالص است
البته این گونه احادیث مصادیق آیه را بیان میکنند و مطلب آیه «1» ؛ علی علیه السلام و ابوذر و سلمان و مقداد فرود آمده است
منحصر به آنان نیست. آموزهها و پیامها: 1. ایمان حقیقی با شعار نیست، بلکه در عمل تحقّق مییابد. 2. مؤمنان حقیقی، درجات و
مقامات دارند و مورد لطف الهی قرار میگیرند و با رزق کریم از آنان پذیرایی میشود. 3. اگر درجات، آمرزش و رزق الهی
میطلبید، مؤمن حقیقی شوید. *** قرآن کریم در آیهي پنجم سورهي انفال به نارضایتی برخی افراد از جنگ بدر اشاره میکند و
میفرماید: 5. کَمَا أَخْرَجَکَ رَبُّکَ مِن بَیْتِکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِیقاً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ لَکَارِهُونَ همان گونه که پروردگارت تو را از خانهات (به
سوي میدان بدر،) بحق بیرون فرستاد، و حال آن که دستهاي از مؤمنان ناخشنود بودند. نکتهها و اشارهها: 1. فرمان خروج به طرف
میدان بدر، طبق وحی الهی و دستور آسمانی صورت گرفت که نتیجهاش وصول به حق براي جامعهي اسلامی بود. 2. اصل جنگ
بدر (به خاطر کمی نفرات و تجهیزات) براي برخی ناخوشایند بود، ولی نتایج درخشانی براي مسلمانان داشت؛ پس مسائل و احکام
الهی را با دید محدود ارزیابی نکنیم و در برابر دستورات الهی تسلیم باشیم، تا از نتایج الهی آن بهرهمند شویم. تفسیر قرآن مهر جلد
3. تنها گروه اندکی از مسلمانان از جنگ بدر ناخشنود بودند و با پیامبر صلی الله علیه و آله مجادله میکردند، اما هشتم، ص: 37
اکثریت آنان تسلیم پیامبر صلی الله علیه و آله بودند؛ و در ضمن، این ناراحتیها به خاطر ضعف ایمان و فقدان بینش صحیح بود نه
روحیهي نفاق. 4. ضعف ایمان و نداشتن بنیش کافی و ناخشنودي از شروع یا پایان جنگ و تقسیم غنایم، افراد را از دایرهي ایمان
خارج نمیسازد، البته در صورتی که در عمل تخلّف صورت نگیرد. آموزهها و پیامها: 1. رهبران جامعهي اسلامی طبق دستورات
الهی عمل کنند، هر چند برخی مؤمنان ناخشنود باشند. 2. معیار، فرمان حق است، چه خوشایند افراد باشد و چه ناخوشایند. ***
. قرآن کریم در آیهي ششم سورهي انفال به مجادلهي برخی افراد در مورد جنگ بدر و وحشت آنان اشاره میکند و میفرماید: 6
یُجَادِلُونَکَ فِی الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَیَّنَ کَأَنَّما یُساقُونَ إِلَی الْمَوْتِ وَهُمْ یَنْظُرونَ با تو درباره حق، پس از آن که روشن گردید، (باز) جدال
میکنند. گویی به سوي مرگ رانده میشوند، و آنان تماشا میکنند. نکتهها و اشارهها: 1. گروهی از مسلمانان از جنگ بدر
.2 «1» . وحشت داشتند، اما حوادث بعد نشان داد که آنها اشتباه میکردند و این کارزار براي مسلمانان پیروزيهاي درخشانی داشت
اکثریت مسلمانان تسلیم فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله بودند و حتی برخی هم ص: 38 چون مقداد
گفتند: ما مثل یاران موسی علیه السلام نمینشینیم و نمیگوییم که شما بروید و بجنگید، بلکه اهل جنگ هستیم و هر چه فرمان
ولی گروه اندکی از مسلمانان ناراحت بودند و با پیامبر صلی الله علیه و آله مجادله میکردند. 3. برخی «1» . بدهی میپذیریم
مفسران برآناند که جدال و بحث آن گروه اندك مسلمانان با پیامبر صلی الله علیه و آله، در مسیر میدان بدر، و در مورد نداشتن
ولی با «2» ، نفرات کافی و تجهیزات بود؛ چون کاروان مسلمانان در اصل براي درگیري با کاروان تجارتی قریش بیرون آمده بود
لشکر مجهّز نظامی دشمن روبه رو شد. آموزهها و پیامها: 1. همهي یاران پیامبر صلی الله علیه و آله در یک سطح نبودند؛ برخی از
جنگ وحشت داشتند و با آن حضرت مجادله میکردند. 2. هر گاه حق روشن شد با رهبران الهی مجادله نکنید. *** قرآن کریم
در آیهي هفتم سورهي انفال به نتایج درخشان کارزار بدر و هدف اساسی جهاد اسلامی اشاره میکند و میفرماید: 7. وَإِذْ یَعِدُکُمُ
اللّهُ إِحْدَي الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّهَا لَکُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذَاتِ الشَّوْکَۀِ تَکُونُ لَکُمْ وَیُرِیدُ اللّهُ أَن یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِینَ و (به یاد
آورید) هنگامی که خدا به شما، یکی از دو گروه [: کاروان تجاري قریش، یا لشکر آنان را وعده داد، که آن براي شما باشد؛ و
آرزو میکردید که [گروه غیرمسلّح براي شما باشد؛ و [لی خدا میخواهد حق را با کلمات (و وعدههاي) ش تثبیت کند، و دنباله
کافران را قطع کند. ص: 39 شأن نزول: آیهي فوق و چند آیهي بعد در مورد جنگ بدر فرود آمدهاند،
که ماجراي آن را این گونه حکایت کردهاند: ابوسفیان در رأس یک کاروان تجاري، از شام به سوي مکه میرفت و در مسیر خود
صفحه 13 از 116
از کنار مدینه عبور میکرد. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله براي جبران اموال مصادره شدهي مسلمانان در مکه و تضعیف قدرت
مشرکان، گروهی 313 نفره از مسلمانان را آمادهي حمله به کاروان تجاري کرد. ابوسفیان سریعاً به مشرکان مکه خبر داد و لشگري
هزار نفره به جنگ مسلمانان آمدند و ابوسفیان خود به همراه کاروان تجاري گریخت. خدا با امدادهاي غیبی خود، مسلمانان را بر
مشرکان پیروز ساخت و ابوجهل با هفتاد نفر از کفّار مکه کشته شدند و هفتاد نفر نیز اسیر گشتند. در این جنگ، حمزه عموي پیامبر
صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام در درگیريهاي تن به تن ضربههاي شدیدي بر پیکر کفار وارد کردند. جنگ بدر در 17
و اموال «2» نکتهها و اشارهها: 1. مسلمانان مایل بودند که با کاروان غیرمسلح روبه رو شوند «1» . رمضان سال دوم هجري اتفاق افتاد
آن را صاحب شوند، در حالی که پایان پیروزمند جنگ بدر نشان داد که مصلحت مسلمانان در این بود که با سپاه دشمن روبه رو
شوند و آنان را در هم بکوبند، ص: 40 تا راه براي پیروزيهاي آینده هموار شود. 2. اراده و سنت الهی
آن است که حق پا بر جا شود و ریشهي کافران برافتد و هدف جهاد اسلامی نیز همین است؛ یعنی ماجراي جنگ بدر درس
. عبرتآموزي براي مسلمانان بود که به دنبال هدفهاي بلند باشند، نه پیروزيهاي کوتاه مدت و پرغنیمت. آموزهها و پیامها: 1
بلندهمت و آیندهنگر باشید و فقط به پیروزيهاي سطحی نیندیشید. 2. وعدهي امدادهاي الهی را به یاد داشته باشید و امیدوار باشید.
*** قرآن کریم در آیهي هشتم سورهي انفال اهداف جهاد اسلامی را به صورتی دیگر بیان کرده، میفرماید: 8. لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ
. الْبَاطِلَ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ تا حق را تثبیت کند، و باطل را نابود گرداند، وگر چه خلافکاران ناخشنود باشند. نکتهها و اشارهها: 1
در آیهي قبل « حق » این آیه، یا تأکید مطلبی است که در پایان آیهي پیش گفته شد و یا اشاره به نتیجهي آن است؛ یعنی واژهي
در این آیه، اشاره به پیروزي اسلام و قرآن است که نتیجهي پیروزي « حق » اشاره به پیروزي مسلمانان در جنگ بدر بود، اما واژهي
2. این آیه نوعی دلداري و بشارت براي مسلمانان بوده و هست، که ارادهي الهی بر پیروزي اسلام و «1» . نظامی جنگ بدر است
قرآن قرار گرفته و آیندهي مسلمانان روشن است. ص: 41 آموزهها و پیامها: 1. هدف جهاد اسلامی،
تحقّق حق و انهدام باطل است. 2. ارادهي خدا و سنتهاي او تحقّق خواهد یافت، گر چه خلافکاران ناراحت شوند. 3. به دنبال
پیروزي حق و نابودي باطل باشید. *** قرآن کریم در آیهي نهم سورهي انفال به امدادهاي غیبی و یاري مسلمانان توسط فرشتگان
در جنگ بدر اشاره میکند و میفرماید: 9. إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجَابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِکَ ۀِ مُرْدِفِینَ (به خاطر
آورید که در میدان بدر) هنگامی را که از پروردگارتان یاري میخواستید، پس [درخواست شما را پذیرفت (به) این که، من شما را
با هزار (نفر) از فرشتگانِ پیاپی، یاري میکنم! شأن نزول: حکایت شده که در جنگ بدر، تعداد مسلمانان یک سوم کافران بود و
تجهیزات نظامی کافی نداشتند. پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان دست به دعا برداشتند و از او یاري طلبیدند و حتی پیامبر صلی
خدایا! وعدهاي را که به من دادهاي تحقق ببخش. پروردگارا! اگر » : الله علیه و آله دست خود را به سوي آسمان بلند کرد و گفت
و آن قدر پیامبر اسلام به این دعا ادامه داد که عبا از دوشش بر زمین «. این گروه مؤمنان نابود شوند، پرستش تو برچیده خواهد شد
ص: 42 نکتهها و اشارهها: 1. داستان نزول «1» . افتاد و پاسخ آمد که خدا تقاضاي شما را پذیرفت
126 سورهي آلعمران نیز آمده است و این مطلب براي تقویت روح ایمان در - فرشتگان و یاري آنها در جنگ بدر در آیات 123
در اصل به معناي پشت سر هم قرار گرفتن است و در « مُردِفین » . مسلمانان است، همان طور که در آیهي بعد اشاره خواهد شد. 2
این جا مقصود آن است که فرشتگان براي یاري مسلمانان پشت سر هم فرود میآمدند و یا این که این گروه هزار نفري گروههاي
ولی ظاهر آیه همان معناي اول است. 3. فرشتگان میتوانند در زندگی عادي انسان هم مؤثر باشند و «1» ؛ دیگري نیز به دنبال داشتند
اگر خدا بخواهد، به یاري انسانها میآیند و این نوعی امداد غیبی الهی است که شامل حال رهبران الهی و مؤمنان میشود.
آموزهها و پیامها: 1. امدادهاي الهی را فراموش نکنید (و با یاد آنها روحیهي سپاسگزاري خود را تقویت نمایید). 2. در هنگام
جنگ و مشکلات از خدا یاري بطلبید تا با امدادهاي غیبی شما را یاري کند. *** قرآن کریم در آیهي دهم سورهي انفال به فواید
صفحه 14 از 116
امدادهاي غیبی و نزول فرشتگان در جنگ اشاره میکند و میفرماید: 10 . وَمَا جَعَلَهُ اللّهُ إِلَّا بُشْرَي وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُکُمْ وَمَا النَّصْ رُ إِلَّا
مِنْ عِندِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ص: 43 و خدا آن (وعده امداد غیبی) راجز مژدهاي (براي شما) و براي
آرامش قلبهاي شما بدان قرار نداده است؛ و پیروزي جز از نزد خدا نیست؛ [چرا] که خدا شکستناپذیري فرزانه است. نکتهها و
اشارهها: 1. در مورد نقش فرشتگان در جنگ بدر، دو دیدگاه در میان مفسران قرآن وجود دارد: برخی از مفسران معتقدند که
فرشتگان رسماً وارد صحنهي نبرد شدند و با سلاحهاي مخصوص خود به لشگر دشمن حمله کردند و تعدادي را بر خاك افکندند.
ولی برخی از مفسران برآناند که فرشتگان تنها براي دلگرمی و تقویت روحیهي مؤمنان فرود آمدند و شاهد این دیدگاه آن است
ظاهر آیه نیز با دیدگاه دوم سازگار است. 2. از آن «1» . که کشتهشدگان بدر 70 نفر بودند که قاتلان آنها در تاریخ نام برده شدهاند
جا که خدا سرچشمهي همهي قدرتهاست، پیروزي تنها از ناحیهي خداست و نفرات و تجهیزات و فرشتگان همگی وسایل این
پیروزي هستند؛ البته این بدان معنا نیست که ما از وسایل و نیروهاي نظامی در جنگ غافل شویم. آموزهها و پیامها: 1. امدادهاي
الهی بر اساس قدرت و حکمت است. 2. پیروزي را فقط از ناحیهي خود بدانید، نه وسایل و نیروهاي نظامی. 3. امدادهاي غیبی
جانشین تلاش شما نشود، بلکه مایهي دلگرمی و امید و تلاش بیشتر گردد. *** ص: 44 قرآن کریم
در آیهي یازدهم سورهي انفال برخی دیگر از امدادهاي الهی در صحنهي جنگ بدر و پیامدهاي مثبت آنها را یادآور میشود و
میفرماید: 11 . إِذْ یُغْشِّیکُمُ النُّعَاسَ أَمَنَۀً مِنْهُ وَیُنَزِّلُ عَلَیْکُم مِنَ السَّماءِ مَاءً لِیُطَهِّرَکُم بِهِ وَیُذْهِبَ عَنکُمْ رِجْزَ الشَّیْطَانِ وَلِیَرْبِطَ عَلَی قُلُوبِکُمْ
وَیُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ (به یاد آورید) هنگامی را که [خدا] خواب سبکآرام بخشی را که از جانب او بود بر شما پوشانید (و مسلط
ساخت؛) و آبی را از آسمان برایتان فرو فرستاد تا شما را بدان پاك سازد؛ و (پلیدي) اضطرابآور شیطان را از شما بزداید؛ و تا
و «1» دلهایتان را محکم سازد؛ و گامها را با آن استوار دارد. نکتهها و اشارهها: 1. در جنگ بدر، بر اثر خواب سبک و آرامبخش
نزول باران، به مسلمانان خسته و مضطرب کمک فراوانی شد. دشمن چاههاي بدر را در اختیار داشت، اما مسلمانان توانستند از آب
در آیهي « پلیدي شیطان » باران که در گودالها جمع شده بود، براي رفع عطش و شستوشوي خود استفاده کنند. 2. مقصود از
فوق، ممکن است همان پلیدي جسمانی باشد که بر اثر جنابت برخی افراد در آن شب به وجود آمد و به وسیلهي باران برطرف شد
ص: «3» . البته ممکن است در این جا هر دو معنا مراد باشند «2» ؛ و یا منظور وسوسههاي شیطانی باشد
آن است که در پرتو این نعمتهاي الهی، روحیهي رزمندگان و « استوار کردن قدمهاي رزمندگان اسلام » 3. مقصود از 45
پايمردي آنان افزون شد؛ امدادهاي الهی موجب اطمینان خاطر و ثبات قدم رزمندگان میشود. آموزهها و پیامها: 1. حوادث
جبهههاي نبرد اتفاقی نیست و گاهی خدا به وسیلهي عوامل طبیعی، مثل خواب و باران به یاري مؤمنان میآید. 2. نعمتها و
امدادهاي الهی را به رزمندگان اسلام یادآوري کنید تا دلهایشان محکم شود و روحیهي استقامت آنان افزایش یابد. *** قرآن
کریم در آیهي دوازدهم سورهي انفال با یادآوري برخی نعمتهاي دیگر خدا در جنگ بدر، به آموزش نظامی رزمندگان اسلام
میپردازد و میفرماید: 12 . إِذْ یُوحِی رَبُّکَ إِلَی الْمَلَائِکَ ۀِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِینَ آمَنُوا سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا
که من با شمایم؛ پس کسانی را » : فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنَانٍ (به یادآور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد
که ایمان آوردهاند، ثابت [قدم دارید. بزودي در دلهاي کسانی که کفر ورزیدند وحشت میافکنم؛ و فراز گردنها را بزنید؛ و همه
نکتهها و اشارهها: 1. این آیه به یک واقعهي عجیب در صحنهي نبرد بدر اشاره میکند؛ «! انگشتان (و دست و پاي) شان را قطع کنید
ارتش نیرومند قریش در برابر سپاه کوچک مسلمانان، روحیهي خود را باختند و از درگیري با آنان وحشت داشتند و گاهی فکر
میکردند اینان افراد عادي نیستند؛ البته این ص: 46 رعبانگیزي در دل دشمنان، نوعی نصرت الهی
بود. 2. پايمردي مسلمانان در جنگ بدر و نماز جماعت و شعارهاي گرم آنها و اظهار وفاداري مؤمنان راستین نسبت به پیامبر صلی
الله علیه و آله، که در تاریخ آمده است، همگی یادآور استوار کردن قلبها توسط فرشتگان الهی است. 3. گاهی خدا کارها را از
صفحه 15 از 116
طریق فرشتگان انجام میدهد، ولی آنان هم بدون همراهی و حمایت الهی قدرتی ندارند. 4. این آیه خطاب به مسلمانان است و
دشمن وارد کنید؛ و یا خطاب به فرشتگان است و مقصود «1» مقصود آن است که در جنگ ضربههاي کاري به سر و دست و پاي
ولی «2» . آن است که فرشتگان با ایجاد رعب در کافران، چنان کنند که دست و پایشان بلرزد و هراسناك شوند و سر به زیر آرند
ظاهر آیه همان معناي اول است. آموزهها و پیامها: 1. از توان رزمی خود بهترین استفاده را ببرید و ضربههاي کاري به جاهاي
حسّاس دشمن وارد آورید. 2. خدا در جنگها، بر دوستان خود آرامش و پایداري و بر دشمنان خود دلهره و وحشت را مستولی
میسازد. *** قرآن کریم در آیات سیزدهم و چهاردهم سورهي انفال به دلایل سرکوبی کافران و فرجام عذابآلود آنان اشاره
کرده، میفرماید: 13 و 14 . ذلِکَ بِأَنَّهُمْ شَ اقُّوا اللّهَ وَرَسُولَهُ وَمَن یُشَ اقِقِ اللّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ* ذلِکُمْ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ
لِلْکَافِرِینَ عَذَابَ النَّارِ ص: 47 این (کیفرها) بدان سبب است که آنان با خدا و فرستادهاش مخالفت
ورزیدند؛ و هر کس با خدا و فرستادهاش مخالفت کند، پس حتماً خدا سخت کیفر است.* این [مجازات دنیاست،] پس آن را
بچشید! و در حقیقت براي کافران، عذاب آتش (نیز) هست. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به قانون عمل و عکس العمل اشاره
«1» شده که بر زندگی انسان حکم فرماست؛ یعنی چنان چه کسی صف خود را از خدا و پیامبر جدا سازد و با آنان دشمنی ورزد
نتیجهاش خشم و عذاب الهی است که دامنگیر او میشود؛ پس او نتیجهي اعمال خود را میبیند. 2. دشمنی با خدا و پیامبر صلی الله
علیه و آله، هر چند در دنیاست، ولی نتیجهاش منحصر به کیفر دنیوي و شکست در جنگ نمیشود و عذاب اخروي نیز به دنبال
دارد. آموزهها و پیامها: 1. هر کس دشمن رسول خداست، در حقیقت، دشمن خداست. 2. با خدا و رسولش دشمنی نورزید که
گرفتار عذاب دردناکی خواهید شد. 3. قهر و خشم الهی بر کافران بیدلیل نیست، بلکه نتیجهي دشمنی (و گردنکشی) خود آنان
است. 4. مخالفان اسلام، هم در دنیا گرفتار ذلّت و کیفر میشوند و هم در آخرت عذاب الهی را میچشند. *** تفسیر قرآن مهر
جلد هشتم، ص: 48 قرآن کریم در آیات پانزدهم و شانزدهم سورهي انفال برخی از قوانین نظامی اسلام در مورد ممنوعیت فرار از
میدان جنگ و مجازات و موارد استثناي آن را بیان میکند و میفرماید: 15 و 16 . یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا زَحْفاً فَلَا
تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَارَ* وَمَن یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفاً لِقِتَالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلی فِئَۀٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِ یرُ اي
کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که با حرکت لشکر انبوه کسانی که کفر ورزیدند، رو به رو شدید، پس با عقبگرد از آنان روي
برنتابید.* و هر کس در آن روزِ (نبرد) با عقبگردش از آن (دشمن) ان روي برتابد- مگر آن که (هدفش) کنارهگیري از میدان
براي نبرد (مجدد) و یا پیوستن به گروهی (دیگر) باشد- پس حتماً به خشمی از جانب خدا گرفتار خواهد شد؛ و مقصدش جهنم
نباید «2» ، و شما اندك باشید، هنگام رویارویی با آنان «1» است، و چه بد فرجامی است! نکتهها و اشارهها: 1. هر چند دشمن زیاد
از میدان کارزار فرار کنید؛ همان طور که در میدان بدر، دشمنان چندین برابر شما بودند و سرانجام با پایداري پیروز شدید. 2. این
آیه در میان آیات مربوط به جنگ بدر آمده است، ولی اختصاص به آن ندارد و یک قانون کلی نظامی اسلام را بیان میکند.
3. در اسلام فرار از جنگ، از گناهان بزرگ به شمار میآید و در آیهي بعد براي آن وعدهي ص: 49
عذاب داده شده است؛ و از برخی دیگر از آیات قرآن استفاده میشود که این حکم مخصوص زمانی است که تعداد دشمن حداکثر
4. در حدیثی از امام رضا علیه السلام حکایت شده که در مورد فلسفهي ممنوعیت فرار از جنگ «1» . دو برابر مسلمانان باشد
فرمودند: (فرار از جنگ) موجب وَهن و سستی در دین و تحقیر برنامهي پیامبران و امامان و پیشوایان عادل میگردد و نیز سبب
میشود که آنان نتوانند بر دشمنان پیروز شوند ... افزون بر این، سبب میشود که دشمنان در برابر مسلمانان جسارت پیدا کنند و
5. در امتیازات امام علی علیه السلام نیز آمده «2» . حتی مسلمانان به دست آنها اسیر و کشته شوند و سرانجام آیین الهی برچیده شود
او حیدر کرار بود و مؤمنان نیز باید این گونه باشند. 6. در آیهي اخیر دو «3» ؛ است که هیچ گاه از میدان جنگ فرار نمیکرد
صورت، فرار از جنگ استثنا شده است که عبارتاند از: الف) اگر رزمندگان به عنوان یک تاکتیک جنگی از برابر دشمن بگریزند
صفحه 16 از 116
و به کناري بروند و دشمن را به دنبال خود بکشند و ناگهان ضربهاي بر پیکر او وارد سازند و یا به صورت جنگ و گریز دشمن را
ص: 50 ب) اگر رزمندهاي خود را در میدان تنها ببیند و براي پیوستن به یک گروه «4» . خسته کنند
این مورد در ظاهر فرار است، اما در واقع نوعی «1» . جنگی عقبنشینی کند و پس از پیوستن به آنها، حملهي مجدد را آغاز نماید
و «2» مبارزه و تغییر شیوهي کارزار و تاکتیک جنگی و نوعی مانور نظامی است. 7. فرارکنندگان از جنگ میخواهند منزل
براي خود انتخاب کنند، که از هلاکت محفوظ بمانند، ولی به عکس، گرفتار خشم الهی میشوند و در این جهان «3» پناهگاهی
آموزهها و پیامها: 1. تعداد زیاد «4» . طعم ذلّت و شکست و محرومیت را خواهند چشید و در جهان دیگر نیز به دوزخ خواهند رفت
دشمنان، بهانهي فرار از جبهه نشود که فرار از جنگ حرام است. 2. فراریان از جنگ بدعاقبت هستند و گرفتار خشم الهی و دوزخ
میشوند. 3. از جنگ فرار نکنید، که خود را در دنیا و آخرت گرفتار خشم و عذاب الهی میکنید. 4. عقبنشینی تاکتیکی و
مانورهاي جنگی در جهاد جایز است. *** ص: 51 قرآن کریم در آیات هفدهم و هجدهم سورهي
انفال براي دفع غرور رزمندگان اسلام، به قدرت الهی و امتحان مؤمنان و خنثیسازي نقشههاي کافران اشاره کرده، میفرماید: 17 و
18 . فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلکِنَّ اللّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلکِنَّ اللّهَ رَمَی وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَناً إِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ* ذلِکُمْ وَأَنَّ اللّهَ
مُوهِنُ کَیْدِ الْکَافِرِینَ و [شما] آنان را نکشتید، ولیکن خدا آنان را کشت؛ و هنگامی که (ریگ و خاك به سوي آنان) افکندي، [تو]
نیفکندي، ولیکن خدا افکند؛ و (خدا چنین کرد) تا بدین (وسیله) مؤمنان را با آزمایش نیکویی بیازماید؛ براستی که خدا شنواي
داناست.* این (سرنوشت مؤمنان و کافران بود.) و در حقیقت خدا سستکننده نیرنگ کافران است. نکتهها و اشارهها: 1. مورخان و
مفسران حکایت کردهاند که در روز بدر، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام گفت: مشتی خاك و سنگریزه به او
2. با این که پیامبر اسلام سنگریزه به «1» «. رویتان زشت و سیاه باد » : بدهد و آنها را گرفت و به سوي مشرکان پرتاب کرد و فرمود
طرف دشمن پاشید و رزمندگان اسلام کافران را به قتل رساندند، اما در آیهي فوق این امور به خدا نسبت داده شده است؛ چون
اولًا، خدا سرچشمهي همهي نیروهاي جسمانی و روحانی است، پس همهي این امور از اوست و ثانیاً، در میدان بدر حوادث
معجزهآسایی صورت گرفت که موجب شکست دشمن شد، پس پیروزي بدر در حقیقت با امداد الهی بوده است. ما چو ناییم و نوا
گر بپرّانیم تیر، آن نه « مارمیت اذ رمیت » در ما ز توست ما چو کوهیم و صدا در ما زتوست تو ز قرآن بازخوان تفسیر بیت گفت ایزد
زماست ما کمان و تیراندازش خداست (مولوي) 3. این آیه از طرفی میفرماید پیامبر و مردم عملیات میدان بدر را انجام دادند و از
لا جَبر و لا تَفویض بل امرُ بین » طرف دیگر میگوید آنها انجام ندادند بلکه خدا کرد. این مطلب اشارهي لطیفی است به قاعدهي
یعنی این هم کار شما بود و هم کار خدا؛ از آن جا که به ارادهي شما انجام گرفت، کار شما بود و چون نیرو و امداد الهی ؛« الامرَین
4. جنگ بدر آزمایش «1» . در کار بود، پس کار خدا بود؛ نه جبر و نه واگذاري کار به بشر، بلکه چیزي بین این دو صحیح است
و مسلمانان در نخستین برخورد مسلّحانه با دشمنان، طعم پیروزي را چشیدند و نسبت به آینده امیدوار شدند. آري؛ «2» نیکویی بود
خدا نقشهي کافران را در مورد نابودي مسلمانان خنثی کرد و با امدادهاي الهی آنان را بر دشمن پیروز گردانید. ولی از آن جا که
این پیروزي آزمایش الهی بود، مسلمانان مغرور نشوند و آمادگی خود را حفظ کنند و لطف خدا را فراموش نکنند. آموزهها و
پیامها: 1. کوشش از انسان، و اثربخشی از خداست. 2. جنگ، یکی از آزمایشهاي الهی است. 3. خدا حامی مؤمنان است و
4. پیروزيها را از خود ندانید (و مغرور نشوید)، نقشههاي کافران را سست و خنثی میکند. ص: 53
بلکه لطف و آزمایش الهی بدانید. *** قرآن کریم در آیهي نوزدهم سورهي انفال با اشاره به پیروزي مؤمنان و هشدار به آنان در
مورد جدال و غرور میفرماید: 19 . إِن تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جَاءَکُمُ الْفَتْحُ وَإِن تَنتَهُوا فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَإِن تَعُودُوا نَعُدْ وَلَن تُغْنِیَ عَنکُمْ فِئَتُکُمْ
شَیْئاً وَلَوْ کَثُرَتْ وَأَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ اگر پیروزي میخواستید، پس براستی پیروزي به سراغ شما آمد؛ و اگر (از جدال) خودداري
کنید، پس آن براي شما بهتر است؛ و اگر باز گردید [ما هم باز خواهیم گشت؛ و گروه شما هر چند زیاد باشد، چیزي از شما دفع
صفحه 17 از 116
نخواهد کرد؛ و در حقیقت خدا با مؤمنان است. نکتهها و اشارهها: 1. برخی مفسران برآناند که روي سخن آیه با مشرکان است؛
و «1» ؛ چرا که آنان در کنار کعبه و قبل از جنگ بدر دعا کرده بودند که خدایا هر آیینی را که نزد تو محبوبتر است پیروز گردان
آیهي فوق اشاره کرد که شما خواستار پیروزي حق هستید و خدا آیین پیامبر صلی الله علیه و آله را پیروز کرد و حقانیت او آشکار
شد، پس اگر به سوي جنگ با مسلمانان بازگردید، ما هم بار دیگر بازمیگردیم و شکست میخورید، پس به فزونی جمعیت خود
مغرور نشوید که فایدهاي ندارد و خدا با مؤمنان است. اما گروهی از مفسران برآناند که روي سخن آیهي فوق، همانند آیات قبل و
بعد، با مؤمنان است؛ یعنی پس از جنگ بدر، مسلمانان در مورد ص: 54 غنیمتها بحث و جدال
آموزهها و پیامها: 1. قهر و لطف خدا، بستگی به «2» . و مغرور نشوند «1» داشتند و قرآن به آنان هشدار میدهد که بس کنند
2. اگر خدا با شما نباشد، جمعیت زیاد فایدهاي ندارد. 3. اگر میخواهید خدا با شما باشد، ایمان آورید. «3» . عملکرد انسانها دارد
*** قرآن کریم در آیات بیستم و بیست و یکم سورهي انفال مؤمنان را به فرمانبرداري از خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و داشتن
گوش شنوا فرا میخواند و میفرماید: 20 و 21 . یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ* وَلَا تَکُونُوا
کَالَّذِینَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَایَسْمَعُونَ اي کسانی که ایمان آوردهاید! خدا و فرستادهاش را اطاعت کنید؛ و از او روي برنتابید، در حالی
و حال آن که (در حقیقت) آنان نمیشنیدند. «. شنیدیم » : که شما (سخنان او را) میشنوید.* و همانند کسانی نباشید که گفتند
نکتهها و اشارهها: 1. فرمانبرداري از خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله براي همهي مردم، اعم از کافر و مؤمن، لازم است؛ زیرا خدا
خالق و مالک همهي مردم است و پیامبر نمایندهي اوست، اما در این جا خطاب به مؤمنان میکند که شرکتکنندگان تفسیر قرآن
مهر جلد هشتم، ص: 55 در برنامههاي تربیتی اسلام بودند. 2. شنیدن دستورات الهی مسئولیتآور است و به دنبال آن لزوم اطاعت
میآید؛ چرا که هر کس دستورات الهی را نشنود و با خبر نشود، جاهل معذور (قاصر) است؛ البته اگر در شنیدن و اطلاعیابی
کوتاهی کند جاهل مقصر است و معذور نخواهد بود. 3. قرآن کریم دربارهي کسانی که سخن حق را میشنوند، ولی به آن عمل
نمیکنند و ترتیب اثر نمیدهند، میفرماید: آنان گویی ناشنوا هستند و سخنان را نمیشنوند. شنیدن مقدمهي عمل است و هنگامی
سه احتمال داده شده است: « کسانی که میشنوند، ولی نمیشنوند » که عمل نباشد مقدمات بیفایده است. 4. در مورد مقصود از
منافقان، یهودیان، مشرکان عرب؛ البته ممکن است آیه همهي گویندگان بدون عمل را شامل شود که موارد فوق از مصادیق آن
هستند. آموزهها و پیامها: 1. لازمهي ایمان، فرمان برداري از خدا و رسول است. 2. اگر از دستورات خدا و پیامبر اطلاع یافتید
سرپیچی نکنید. 3. همان طور که تسلیم خدا هستید، فرمانبردار رسولش باشید. 4. شنیدن، مقدمهي عمل است؛ و کسانی که سخن
را میشنوند ولی ترتیب اثر نمیدهند، هم چون کسانی هستند که اصلًا نمیشنوند. ***
بد ترین جنبندگان چه کسانی هستند
قرآن کریم در آیهي بیست و دوم سورهي انفال افراد بیخرد را بدترین جنبندگان معرفی میکند و میفرماید: 22 . إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ
عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لَایَعْقِلُونَ براستی که بدترین جنبندگان نزد خدا، ناشنوایان [و] گنگهایند که خردورزي نمیکنند. تفسیر
قرآن مهر جلد هشتم، ص: 56 نکتهها و اشارهها: 1. قرآن کریم هر موجود زندهي بیاثري را مرده و هر عضوي را که در مسیر
هدایت نباشد نابود میشمارد؛ از این رو در آیهي فوق کسانی را که گوش سالم دارند ولی در مسیر شنیدن آیات خدا و سخنان حق
و برنامههاي سعادتبخش از آن استفاده نمیکنند، ناشنوا و فاقد گوش معرفی میکند؛ و کسانی را که زبان سالم دارند، اما مهر
سکوت بر لبزده و از حق دفاع نمیکنند و با فساد و ظلم و جهل نمیجنگند و دیگران را به سوي حق فرا نمیخوانند، افرادي فاقد
زبان و گنگ معرفی میکند. 2. انسان داراي امکانات زیادي هم چون گوش و زبان و عقل است که اگر از آنها استفادهي نادرست
بکند، میتواند از حیوانات پستتر و درندهتر شود؛ از اینرو قرآن کریم فرمود این گونه افراد بدترین جنبندگان هستند. آموزهها و
صفحه 18 از 116
پیامها: 1. بدترین موجودات کسانی هستند که از وسایل شناخت و اطلاعرسانی خود استفاده نمیکنند. 2. ارزش نعمتهاي الهی در
استفادهي صحیح از آنهاست. 3. ارزش انسان به خردورزي اوست و اگر تعّقل نکند، از بدترین موجودات میشود. 4. از عقل و
گوش و زبان خود به طور صحیح استفاده کنید تا از مرحلهي حیوانیت به درآیید. 5. متفکر، شنونده و گویندهي خوبی باشید تا
انسان به شمار آیید. *** ص: 57 قرآن کریم در آیهي بیست و سوم سورهي انفال به عدم آمادگی
مشرکان براي پذیرش حق و رفتار لجاجتآمیز آنان اشاره کرده، میفرماید: 23 . وَلَوْ عَلِمَ اللّهُ فِیهِمْ خَیْراً لَأَسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا
وَهُمْ مُعْرِضُونَ و اگر (بر فرض) خدا خیري در آنان میدانست، حتماً شنوایشان میساخت، و اگر (بر فرض) شنوایشان میساخت
حتماً روي برمیتافتند، در حالی که آنان رويگردانند. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه در مورد کسانی است که بارها سخن حق را
شنیده و محتواي عالی آن را فهمیدهاند ولی باز هم بر اثر تعصّب و لجاجت و بدون تفکّر، حق را انکار میکنند؛ این گونه افراد
شایستگی هدایت را از دست دادهاند و در کفر و شرك خود غوطهورند. 2. مشرکان بیعمل که تفکر نمیکنند، زمینهي شنیدن
سخنان حق و کمال و سعادت و خیر و نیکی را از دست دادهاند و بهانهجویی میکنند و دروغ میگویند؛ یعنی اگر خدا خواستههاي
آنان را در مورد زنده کردن نیاکانشان نیز بپذیرد و آن مردگان، معجزهآسا زنده شوند و گواهی به راستی نبوّت دهند و سخنان آنان
را بشنوند، باز هم ایمان نمیآورند و روي برمیتابند. 3. انسان در مورد هدایت و گمراهی مجبور نیست، بلکه سرچشمهي سعادت و
«1» . شقاوت از خود انسان شروع میشود و خدا بر اساس شایستگیهایی که مردم از خودشان نشان میدهند، با آنان رفتار میکند
تفسیر قرآن «2» . 4. گمراهان در برابر سخن حق چند گروهاند: الف) کسانی که حاضر به شنیدن سخنان حق و آیات قرآن نیستند
ج) کسانی که به خاطر «1» . مهر جلد هشتم، ص: 58 ب) کسانی که سخنان را میشنوند، ولی تصمیم ندارند به آنها عمل نمیکنند
د) کسانی که سخنان «2» . اعمالشان، قدرت تشخیص خود را از دست دادهاند و سخنان حق را میشنوند، ولی تفکر و درك میکنند
حق را میشوند و درك میکنند و از آن روي برمیتابند، که آیهي فوق به این گروه اشاره دارد. آموزهها و پیامها: 1. خدا از
2. زمینههاي هدایت را در خود آماده کنید تا هدایت الهی شامل «3» . هدایت افراد مضایقهاي ندارد، اما لجوجان روي برمیتابند
حال شما شود. *** قرآن کریم در آیهي بیست و چهارم سورهي انفال حیاتبخشی را هدف دعوت الهی معرفی میکند و با اشاره
به نزدیکی خدا به انسان میفرماید: 24 . یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ
الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ اي کسانی که ایمان آوردهاید! [دعوت خدا و فرستادهاش را بپذیرید، هنگامی که شما را به سوي
چیزي فرا میخواند، که شما را حیات میبخشد؛ و بدانید که خدا میان مرد و دلش حایل میشود؛ (خود را فراموش میکند.) واین
که (در رستاخیز) فقط به سوي او گردآوري ص: 59 خواهید شد. نکتهها و اشارهها: 1. قرآن کریم
و «3» زمانی به حیات فکري و عقلانی پرداخته «2» ، و گاهی به زندگی حیوانی اشاره کرده «1» ، گاهی از حیات گیاهی سخن گفته
بیانتهاي او است. «4» گاهی از حیات جاویدان آخرت یاد کرده است و گاهی از حیات خدا سخن گفته که به معناي علم و توانایی
2. در این آیه با کوتاهترین و جامعترین تعبیر، هدف تعلیمات اسلام بیان شده است که رسیدن به حیات در تمام زمینهها، اعم از
هر آن که در این حلقه نیست زنده به عشق بر او نمرده «5» . حیات مادي، معنوي، فرهنگی، سیاسی، اخلاقی، اجتماعی و علمی است
به فتواي من نماز کنید (حافظ) 3. برخی از انسانها ممکن است به مرحلهي حیات گیاهی و حیوانی برسند، اما به حیات فکري و
عقلانی انسانی و حیات معنوي و ایمانی و علمی نرسند و برخی دیگر ممکن است به حیات دنیوي برسند، اما از حیات اخروي غافل
شوند؛ اما خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله، بشریت را به سوي عالیترین مراحل حیات و زندگی فرا میخواند. زندهي دل مرده
4. در برخی از احادیث از امام باقر ندانی که کیست؟ آن که ندارد به خداي اشتغال (سعدي) ص: 60
و برخی «1» علیه السلام و امام صادق علیه السلام حکایت شده که آیهي فوق در مورد ولایت علی علیه السلام فرود آمده است
اما به نظر میرسد که مفهوم حیات در آیهي فوق گسترده «2» . دیگر از مفسران آن را بر بهشت، جهاد، ایمان و قرآن تطبیق کردهاند
صفحه 19 از 116
است و این موارد از مصادیق آن است؛ چرا که هر کس پیرو ولایت امام علی علیه السلام باشد و یا در راه جهاد و قرآن و ایمان
بکوشد، به طرف بهشت رهسپار میشود و حیات ابدي مییابد. ولی مفهوم آیه منحصر به این موارد نیست. 5. مقصود از واژهي
مفسران قرآن ،« خدا بین انسان و روح او قرار میگیرد » است، اما در مورد این که چگونه « روح و عقل » در آیهي فوق، همان « قلب »
چند احتمال دادهاند: الف) به معناي شدت نزدیکی خدا به بندگان است که گویی در درون جان و میان انسان و خودش قرار گرفته
است. ب) اشاره به آن دارد که گردش دلها و فکرها به دست خداست. ج) یعنی خدا میان انسان و قلبش به وسیلهي مرگ فاصله
او قرار میگیرد و اجازه نمیدهد که باطل را حق بفهمد و حق را باطل بفهمد و « عقل و قلب » و « انسان » میاندازد. د) یعنی خدا بین
ه) اشاره به حضور و نظارت و احاطهي علمی خدا بر همهي موجودات دارد؛ یعنی در عین حال که خدا با «3» . بدان یقین کند
باشد: چرا که اسلام به سوي حیات عالی و تفسیر « مردن قلب » و) کنایه از «4» . موجودات جهان یکی نیست اما از آنها جدا هم نیست
قرآن مهر جلد هشتم، ص: 61 سعادتمند دعوت میکند، و جواب منفی به این دعوت، یعنی ردّ حیات و مردن قلب انسان؛ یعنی
البته ممکن است آیهي فوق به همهي این معانی اشاره داشته «1» . انسان زندگی فعال را از دست بدهد و هم چون جمادات شود
باشد، ولی به هر حال به معناي جبر نیست. آموزهها و پیامها: 1. آموزههاي دین اسلام حیاتبخش است. 2. خدا همه جا حتی در
درون جان ما حضور آگاهانه دارد (پس مواظب اعمال و افکار خود باشیم). *** قرآن کریم در آیهي بیست و پنجم سورهي انفال
در مورد فتنهها و ستمکاريها و پیامدهاي مصیبتبار فراگیر هشدار میدهد و میفرماید: 25 . وَاتَّقُوا فِتْنَۀً لَاتُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنکُمْ
خَاصَّۀً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ و [خودتان را] از [بلا و] فتنهاي حفظ کنید، که تنها به کسانی از شما که ستم کردند، نمیرسد
در اصل به معناي داخل کردن طلا « فِتنه » . (بلکه همه را فرا خواهد گرفت؛) و بدانید که خدا سخت کیفر است! نکتهها و اشارهها: 1
در کوره است، تا خوبی و بدياش آشکار شود و در قرآن کریم گاهی به معناي آزمایش و گاهی به معناي مصیبت و عذاب است؛
و «1» زیرا این امور نیز صفات باطنی انسان را ظاهر ص: 62 میسازد و باعث تصفیهي روحی او میشود
در آیهي فوق نیز به معناي بلاها و مصیبتهاي اجتماعی است. 2. فتنه هم چون حوادث و بلاهاي اجتماعی، قانونشکنیها، هرج و
مرجها، ناامنیها و شیوع گناهان، هنگامی که فراگیر شود، نیکان و بدان را در آتش خود میسوزاند؛ هم چون کشتی که یکی از
سرنشینان، آن را سوراخ کند و همه را غرق سازد. 3. این آیه هشداري است به جوامع اسلامی که مسلمانان نه تنها موظف به انجام
تکالیف خود هستند، بلکه موظفاند دیگران را هم به وظایفشان رهنمون شوند و امر به معروف و نهی از منکر کنند، تا برنامهي کل
جامعه با شکست مواجه نشود و فتنهي آن دامن همه را نگیرد؛ همان گونه که در عصر ما در پدیدهي استعمار، صهیونیسم و تهاجم
فرهنگی و مفاسد اخلاقی و انحطاطها میبینیم. 4. در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت شده که خداي عزوجّل هرگز
عموم مردم را به خاطر عمل گروهی خاص مجازات نمیکند، مگر زمانی که منکرات در میان آنان آشکار گردد و توانایی انکار
«2» . آن را داشته باشند و در همان حال سکوت کنند که در این هنگام خدا آن گروه خاص و همهي مردم را مجازات خواهد کرد
چو از قومی یکی بیدانشی کرد نه کِهْ را منزلت ماند و نه مه را (سعدي) 5. از امام علی علیه السلام حکایت شده که فرمودند: تفسیر
آموزهها و پیامها: «1» . قرآن مهر جلد هشتم، ص: 63 در فتنهها هم چون بچه شتر باشید که نه از او بار میکشند و نه شیر میدوشند
1. آثار خلافکاري افراد جامعه، دامنگیر دیگران نیز میشود. 2. از فتنهها بپرهیزید و با خلافکاريها مقابله کنید وگرنه آتش آنها
دامن شما را نیز میگیرد. *** قرآن کریم در آیهي بیست و ششم سورهي انفال با یادآوري گذشتهي مسلمانان و نعمتهاي خدا بر
آنها میفرماید: 26 . وَاذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْ عَفُونَ فِی الْأَرْضِ تَخَ افُونَ أَن یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ فَآوَاکُمْ وَأَیَّدَکُم بِنَصْ رِهِ وَرَزَقَکُم مِنَ
الطَّیِّبَاتِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ و به یاد آورید هنگامی را که شما در روي زمین، اندك [و] مستضعف بودید، میترسیدید که مردم شما را
بربایند؛ و [لی خدا] شما را پناه داد؛ و با یاریش تأییدتان کرد؛ و از پاکیزهها روزیتان داد؛ تا شاید شما سپاسگزاري کنید. نکتهها و
اشارهها: 1. این آیه، یا اشاره به وضع مسلمانان در مکه قبل از هجرت است که مشرکان نیرومند بودند؛ و یا اشاره به وضع مسلمانان
صفحه 20 از 116
افراد ضعیف » به معناي « مُستَضعفون » ولی معناي اول مناسبتر است. 2. تعبیر «2» ؛ در مدینه و در برابر قدرتهاي بزرگ ایران و روم
اشارهي لطیفی به نهایت ص: 64 ،« میترسیدید مخالفانْ شما را بربایند » و جملهي « نگاه داشته شده
ناتوانی و کمی نفرات مسلمانان است، آن چنان که گویی مسلمانان مثل جسم کوچکی در هوا معلَّق بودند و دشمن به آسانی
میتوانست آنها را برباید؛ ولی خدا به آنان پناه داد و مسلمانان را بر مشرکان پیروز گردانید و به قدرتی بزرگ در مدینه تبدیل
شدند. آموزهها و پیامها: 1. یادآوري روزهاي ضعف و امدادهاي الهی زمینهساز شکر خداست. 2. روزهاي ناتوانی و ناامنی را
فراموش نکنید و سپاسگزار پناهدهنده، یاريگر و روزيدهندهي خود باشید. *** قرآن کریم در آیهي بیست و هفتم سورهي انفال
به لزوم امانتداري مؤمنان اشاره میکند و میفرماید: 27 . یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَاتَخُونُوا اللّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِکُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ
اي کسانی که ایمان آوردهاید! به خدا و فرستاده [او] خیانت نکنید؛ و (نیز) در امانتهایتان خیانت نورزید، در حالی که شما
میدانید. شأن نزول: داستان نزول آیهي فوق دوگونه بیان شده است: نخست این که در جنگ بدر، یکی از مسلمانان نامهاي براي
ابوسفیان نوشت و از نقشهي مسلمانان براي حمله به کاروان قریش به او خبر داد. ابوسفیان هم از اهل مکه کمک خواست و سپاه
دیگر این که وقتی به فرمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، یهودیان «1» . هزار نفري مشرکان براي جنگ بدر به راه افتادند
بنیقُریَظِه محاصره شدند، آنان پیشنهاد صلح کردند و پیامبر نپذیرفت و سَ عدبن مَعاذ را ص: 65 به
که سابقهي دوستی با یهود داشت، در هنگام مشاوره با یهودیان، با اشاره به ،« ابولُبابه » داوري برگزید. یکی از مسلمانان، به نام
گلوي خود، به آنان فهماند که در صورت پذیرش داوري سَ عد، همگی کشته میشوید. جبرئیل این خبر را به پیامبر صلی الله علیه و
آله رساند و آیهي فوق دربارهي او نازل گشت. ابولبابه، از این خیانت شرمنده شد و خود را به ستون مسجد پیامبر صلی الله علیه و
و ستونی که ابولبابه خود را بدان بست، هم اکنون «1» آله بست و هفت شبانهروز چیزي نخورد و سرانجام خدا توبهاش را پذیرفت
در مسجدالنبی مشهور به ستون توبه یا ستون ابولبابه است. اما شأن نزول اول با سیاق آیات قبل و بعد که در مورد جنگ بدر است
در اصل به ،« امانت » ضد ،« خیانت » . سازگارتر است و ممکن است جریان ابولبابه یکی از مصادیق آیه باشد. نکتهها و اشارهها: 1
2. امانت در منطق قرآن مفهوم «2» . معناي نقص و خودداري از پرداخت حقّی است که انسان پرداخت آن را تعهد کرده است
وسیعی دارد و تمام شئون زندگی اجتماعی و سیاسی و اخلاقی و اقتصادي را در برمیگیرد. آب و خاك سرزمین اسلام و نیز
فرزندان مسلمانان و بالاتر از همه، قرآن کریم و آموزههایش امانت الهی در دست مسلمانان است. آري امانت خدا آیین اوست و
اوست و امانت مؤمنان اموال و اسرار آنهاست. ص: «3» امانت پیامبر صلی الله علیه و آله سنت و اهلبیت
آیهي فوق یک مفهوم عام «1» . 66 در احادیث اسلامی آمده است: گفت و گوهایی که در جلسات خصوصی میشود، امانت است
است که شامل همهي این امانتها میشود. 3. خیانت به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله آن است که اسرار نظامی مسلمانان را در
اختیار دیگران بگذارند و یا دشمنان اسلام را تقویت کنند و حتی ترك واجبات و انجام محرمات و پشت سر انداختن برنامههاي
4. در حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت شده که یکی «2» . اسلامی نوعی خیانت به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله است
آري خیانت در امانت با ایمان اسلامی «3» . از نشانههاي منافقان آن است که هرگاه امانتی نزد آنان بگذاري، خیانت میکنند
سازگاري ندارد. 5. حفظ امانت و ترك خیانت پیش از آن که یک دستور اسلامی باشد، یک وظیفه و حق انسانی است؛ از این رو،
اگر صاحب امانت مسلمان هم نباشد، نمیتوان در امانت او خیانت کرد. 6. در پایان آیهي فوق اشاره شده که خیانت آگاهانه
ممنوع است و اگر کسی از روي اشتباه و بیاطلاعی مرتکب شود، مشمول آیهي فوق نیست. ***
ثروت و فرزند مایهي امتحان بشر
. قرآن کریم در آیهي بیست و هشتم سورهي انفال به آزمایش انسان به وسیلهي ثروت و فرزند اشاره میکند و میفرماید: 28
صفحه 21 از 116
وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلَادُکُمْ فِتْنَۀٌ وَأَنَّ اللّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ ص: 67 و بدانید که اموال شما و فرزندانتان
[وسیله آزمایش است؛ و این که خدا نزدش پاداشی بزرگ است. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به ثروتها و فرزندان انسانها
ایمان و کفر، شخصیّت و فقدان شخصیّت و میزان ارزشهاي انسانی اشخاص است. «1» اشاره شده که مهمترین وسیلهي آزمودن
2. ثروتها از نظر محل به دست آوردن و چگونگی مصرف و نوع نگهداري و میزان دلبستگی و بخشش آنها، همگی میدان «2»
آزمایش بشر است. 3. فرزندان از نظر تربیت، دلبستگی و عشق به آنها، وسیلهي امتحان الهی هستند؛ زیرا گاهی افرادي مثل ابراهیم
علیه السلام فرزند خود را در راه خدا قربانی میکنند و گاهی افرادي راه خدا را براي فرزندان قربانی میکنند و به خاطر فرزندان،
گرفتار لغزشها، معاملات حرام، دروغها، کمفروشیها، ندادن زکات و خمس و مالیات و حقوق مردم و گریز از جنگ میشوند.
4. به پاداش بزرگ الهی توجه کنید تا بتوانید از دنیا دل بکنید و در امتحان الهی پیروز شوید. آموزهها و پیامها: 1. علاقهي افراطی
به مال و فرزند، دو دام فریبنده بر سر راه کمال انسان هستند. 2. مواظب باشید ثروت و فرزند شما را به فتنه نیندازد و در آزمایش
الهی مردود نسازد. 3. پاداش بزرگ الهی را فداي دنیا نکنید. *** ص: 68 قرآن کریم در آیهي بیست
و نهم سورهي انفال به چهار اثر پرارزش تقوا و پارسایی اشاره میکند و میفرماید: 29 . یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تَتَّقُوا اللّهَ یَجْعَل لَکُمْ
فُرْقَاناً وَیُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللّهُ ذُو الْفَضْ لِ الْعَظِیمِ اي کسانی که ایمان آوردهاید! اگر خودتان را از (مخالفت فرمان)
خدا حفظ کنید، براي شما جداکننده [حق از باطل قرار میدهد و بديهایتان را از شما میزداید؛ و شما را میآمرزد؛ و خدا داراي
بخشش بزرگ است. نکتهها و اشارهها: 1. مهمترین مشکل انسان در مسیر سعادت، بیراههها و پرتگاههایی است که اگر آنها را
ممکن «1» « فُرقان » نشناسد به مقصد نمیرسد. شناخت حق و باطل، نیک و بد، دوست و دشمن و عوامل مفید و زیانبخش بوسیلهي
میشود که ثمرهي شیرین تقواست. فرقان اشاره به علم و بصیرت باطنی است که خدا به افراد پارسا عنایت میکند، به طوري که حق
را میشناسند و از باطل جدا میسازند و با بینایی و بصیرت باطنی برخی مطالب را تشخیص میدهند. 2. تقوا پردههاي حرص، طمع
و شهوت و خودبینی و حسد و دلبستگی به دنیا را از مقابل دیدهي عقل انسان کنار میزند تا بتواند چهرهي حق را ببیند. تقوا و
خودنگهداري، دید و درك نیرومند و نورانیّت و روشنبینی خاصی به انسان میبخشد که میتواند به خوبی حق را از باطل تشخیص
دهد و جدا سازد. تقوا انسان را به کمال مطلق و خداي متعال نزدیکتر میکند و به اقیانوس بیکران هستی و دانش الهی پیوند
میدهد. با تقوا روشنی خاصی بر ص: 69 آیینهي دل انسان پرتو میافکند و او حق و باطل را بهتر
میشناسد. اما بیتقوایی سبب میشود که تبلیغات مسموم و فساد و انحرافات در جامعه رواج یابد. در چنین محیطی تشخیص حق از
اشاره به پردهپوشی گناهان در دنیا و رفع آثار روانی و « تکفیر » . باطل مشکل میگردد و تشخیصهاي نادرست زیاد میشود. 3
اشاره به عفو و بخشایش خدا و رهایی از مجازات گناهان در « غُفران » اجتماعی آن است که در پرتو پارسایی از بین میرود؛ و
آموزهها و پیامها: 1. ثمرات تقوا و پارسایی، چهار چیز است: شناخت صحیح، آبرو و حیثیت اجتماعی، آمرزش و «1» . آخرت است
فضل الهی. 2. پارسا و خودنگهدار باشید تا بینش صحیح براي تشخیص حق و باطل پیدا کنید. *** قرآن کریم در آیهي سیام
سورهي انفال به توطئههاي دشمنان علیه پیامبر صلی الله علیه و آله و خنثی شدن آنها اشاره کرده، میفرماید: 30 . وَإِذْ یَمْکُرُ بِکَ
الَّذِینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوكَ أَوْ یَقْتُلُوكَ أَوْ یُخْرِجُوكَ وَیَمْکُرُونَ وَیَمْکُرُ اللّهُ وَاللّهُ خَیْرُ الْمَ اکِرِینَ و (یاد کن) هنگامی را که کسانی که کفر
ورزیدند با تو فریبکاري کردند، تا تو را به زندان افکنند، یا تو را به قتل رسانند، یا تو را (از مکّه) بیرون کنند، و (نقشه میکشند و)
فریبکاري میکنند؛ و خدا ترفند میزند، و خدا بهترین ترفند زنندگان است. ص: 70 شأن نزول: این آیه
سه طرح براي مقابله با پیامبر صلی الله علیه و آله مطرح کردند: « دارُ النَدوه » به نقشههاي مشرکان مکه اشاره دارد که در جلسهي
مشهور است، از هر قبیله « لَیلۀُ المَبیت » زندانی کردن، تبعید و کشتن ایشان. در آن جلسه طرح سوم تصویب شد و در یک شب که به
یک نفر آماده شد تا به صورت دستهجمعی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را به قتل برسانند، تا بستگان آن حضرت نتوانند براي
صفحه 22 از 116
خونخواهی او با همهي قبایل بجنگند. اما در آن شب خدا پیامبرش را آگاه ساخت و علی علیه السلام به جاي ایشان خوابیدند و
در « مَکْر » . نکتهها و اشارهها: 1 «1» . پیامبر صلی الله علیه و آله از مکه به طرف غار ثَور حرکت کردند و از آن جا به مدینه رفتند
است، اما در لغت فارسی به معناي نقشههاي مخفیانه و زیانبخش به کار « نقشه کشیدن، تدبیر و چارهاندیشی » لغت عربی به معناي
میرود؛ پس معناي قرآنی با معناي فارسی آن متفاوت است و معنایش این است که خدا نقشه کشید و توطئهي دشمنان را چاره
کرد و او بهترین نقشهکشندگان است. 2. در حادثهي هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله، مشرکان نقشهي قتل او را کشیدند و پیامبر
تعقیب کردند، ولی خدا پیامبرش را با تارهاي عنکبوتی که بر در غار بود نجات داد. این هجرت سرآغاز نوینی از « ثَور » را تا غار
ص: 71 آري؛ خدا بهترین تدبیرکنندگان و چارهجویان است و «2» . تاریخ اسلام و بشریت را رقم زد
گاهی با چند تار سست عنکبوت مسیر تاریخ بشریت را تغییر میدهد تا نشان دهد که چقدر قدرتمند است و بشر چقدر ناتوان
براي سرکوبی مبارزان راه « تبعید، زندان و قتل » است؛ تا انسانها را از سرکشی بازدارد. 3. ستمگران جهان همیشه از سه وسیلهي
حق و آزادي استفاده میکنند. در عصر ما نیز استکبار جهانی و صهیونیسم در فلسطین و عراق و افغانستان با همین روشها به
خمیر مایهي «1» . مسلمانان حملهور میشوند، ولی همیشه این اقدامات نتیجهي معکوس دارد و پیروزي نهایی از آن اسلام است
دکان شیشهگر سنگ است عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد آموزهها و پیامها: 1. دشمنان با حقطلبان حیله میکنند و خدا در
برابر آنان چارهجویی میکند. 2. دشمنان اسلام از تبعید، زندان و قتل علیه شما استفاده میکنند (پس مراقب باشید)، ولی بدانید که
خدا حامی شماست. 3. خطرهایی را که خدا از شما دفع کرده یاد کنید (تا آرامش و قوّت بگیرید و سپاسگزاري کنید). ***
ص: 72 خداي متعال در آیه سی و یکم سورهي انفال به ادعاهاي واهی مشرکان علیه قرآن اشاره
میکند و میفرماید: 31 . وَإِذَا تُتْلَی عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا قَالُوا قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هذَاإِنْ هذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ و هنگامی که آیات ما
بیقین شنیدیم؛ اگر (بر فرض) میخواستیم، حتماً مثل آن را میگفتیم؛ این [قرآن جز افسانههاي » : بر آنان خوانده میشود، میگویند
و آنان به فکر مبارزه با قرآن افتادند و از «1» نکتهها و اشارهها: 1. بارها قرآن مشرکان را دعوت به مبارزه کرد «! پیشینیان نیست
«2» و آن را افسانه «. اگر میخواستیم، مطالبی مثل قرآن میگفتیم » آوردن مِثل آن عاجز گشتند، ولی باز هم ادعا میکردند که
میشمردند. آري؛ این سخنان آنها از روي تعصّب و کینهتوزي و براي فریب مردم بود. 2. آیهي قبل منطق عملی مشرکان را نشان
میداد که توطئهي قتل پیامبر صلی الله علیه و آله بود و این آیه منطق فکري آنها را منعکس میکند تا روشن شود که آنان نه
درستکردار بودند و نه سلامت فکري داشتند، بلکه همهي برنامههاي آنان ابلهانه بود. آموزهها و پیامها: 1. مشرکان در برابر قرآن
منطقی نداشتند، بلکه تهمت میزدند و ادعاي واهی میکردند. 2. آمادهي شنیدن تهمتها و سخنان نارواي مخالفان در مورد قرآن
باشید (و به آنان پاسخ مناسب بدهید). *** ص: 73 قرآن کریم در آیهي سی و دوم سورهي انفال به
سخنان عوامفریبانهي مشرکان اشاره میکند و میفرماید: 32 . وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِن کَانَ هذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنَا حِجَارَةً مِنَ
خدایا! اگر تنها این (قرآن) حق از نزد توست، پس سنگ [هایی از » : السَّماءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِیمٍ و (یاد کن) هنگامی را که گفتند
نکتهها و اشارهها: 1. مفسران قرآن در مورد این گفتار مشرکان دو احتمال «! آسمان بر ما بباران، یا عذاب دردناکی بر ما بیاور
دادهاند: نخست آن که، مشرکان بر اثر شدت تعصّب و لجاجت، میپنداشتند که آیین اسلام بیاساس است؛ از این رو تقاضاي
عذاب میکردند. و احتمال دوم آن است که سرکردگان مشرکان، براي فریب مردم، گاهی این نفرینها را میکردند تا به افراد
2. با وجود معجزهي قرآن، درخواست «1» . سادهلوح نشان دهند که آیین اسلام باطل است، در حالی که در دلشان چیز دیگري بود
معجزهي تازه لغو بود؛ و علاوه بر آن، درخواست معجزهاي که معجزهخواهان را نابود کند، درخواستی بیمعنا و بیهدف است؛
چون معجزه براي اثبات حق و هدایت مردم است، نه براي نابودي مردم؛ و در آیهي بعد نیز اشاره شده که نزول عذاب الهی دو مانع
داشت. آموزهها و پیامها: 1. مخالفان قرآن، دست به نفرین و عوام فریبی میزدند (پس مواظب باشید که فریب نخورید). تفسیر
صفحه 23 از 116
2. آمادهي شنیدن سخنان عوامفریبانهي مخالفان باشید (و پاسخ مناسب به آنها بدهید). *** قرآن قرآن مهر جلد هشتم، ص: 74
کریم در آیهي سی و سوم سورهي انفال به دو مانع عذاب الهی اشاره میکند و میفرماید: 33 . وَمَا کَانَ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِیهِمْ وَمَا
کَانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ و [لی در حالی که تو در میان آنان هستی، خدا هرگز آنان را عذاب نخواهد کرد؛ و (نیز) در حالی
که آنان طلب آمرزش میکنند، خدا عذاب کننده ایشان نخواهد بود. نکتهها و اشارهها: 1. وجود پربرکت پیامبر اسلام صلی الله علیه
ي که در آیه « استغفار » و آله که رحمت الهی است، مانع آن میشود که بر گناهکاران بلا نازل شود و نابود شوند. 2. مقصود از
و همین «. غُفرانَک ربّنا؛ پروردگارا! ما را بر این گفتار ببخش » : آمده، یا استغفار برخی از مشرکان بود که پشیمان شدند و گفتند
سبب شد که حتی بعد از خروج پیامبر صلی الله علیه و آله از مکه نیز گرفتار عذاب نشوند؛ یا مقصود استغفار مؤمنانی بود که بعد از
هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله در مکه ماندند که وجود آنان و استغفارشان مانع نزول عذاب بر اهل مکه شد؛ و یا جملهي شرطیه
است؛ یعنی اگر آنان از کردار خود پشیمان شوند و توبه کنند، مجازات الهی از آنان برداشته میشود. البته ممکن است آیهي فوق
3. این آیهي فوق مخصوص عصر پیامبر صلی الله علیه و آله نیست و یک قانون کلی را براي «1» . اشاره به هر سه احتمال باشد
همهي مردم بیان میکند؛ همان طور که در حدیثی از امام علی علیه السلام حکایت شده: ص: 75 در
روي زمین دو وسیلهي امنیت از عذاب الهی بود: یکی از آنها (پیامبر صلی الله علیه و آله) برداشته شد، هم اکنون به دومی (استغفار)
خدایا مرا » در آیهي فوق، تنها تکرار الفاظ « استغفار » 4. مقصود از «1» . تمسّک جویید. سپس حضرت آیهي فوق را تلاوت کردند
نیست، بلکه روح استغفار مطلوب است که همان حالت بازگشت به سوي حق و آمادگی براي جبران گذشته است. آموزهها « ببخش
و پیامها: 1. وجود پیامبر صلی الله علیه و آله و استغفار دو مانع نزول بلاهاي عمومی است. 2. استغفار کنید تا از عذاب الهی برهید.
*** قرآن کریم در آیهي سی و چهارم سورهي انفال به مجازات منع کنندگان مسجد الحرام و شرط سرپرستی آن اشاره میکند و
میفرماید: 34 . وَمَا لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ اللّهُ وَهُمْ یَصُ دُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا کَ انُوا أَوْلِیَاءَهُ إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ وَلکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا
یَعْلَمُونَ و چرا خدا آنان را عذابشان نکند، و حال آن که آنان از (عبادت مردم در) مسجدالحرام جلوگیري میکنند، و سرپرستان آن
نبودند؟! جز پارسایانِ (خود نگهدار) سرپرستانش نیستند، و لیکن بیشترشان نمیدانند. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه یا اشاره به
زمانی است که مسلمانان در مکّه بودند و حق نداشتند در کنار کعبه نماز جماعت به جا آورند و با انواع مزاحمتها و تفسیر قرآن
مهر جلد هشتم، ص: 76 شکنجهها روبه رو میشدند و یا اشاره به ممانعتهایی است که بعد از انجام مراسم حج و عمره نسبت به
مسلمانان اعمال میشد، که در هر دو صورت مشرکان مانع عبادت مردم در مسجد الحرام بودند. 2. در آیهي قبل گفته شد که
مشرکان به خاطر حضور پیامبر صلی الله علیه و آله در میان آنان، عذاب نمیشوند و اینک در این آیه گفته شد که آنان مستحق
عذاب هستند. شاید آیهي اول اشاره به مجازاتهاي دنیوي و آیهي دوم اشاره به عذابهاي اخروي است؛ و یا آیهي دوم اشاره به
آن است که این گروه مشرکان زمینه و استحقاق عذاب را دارند و اگر توبه نکنند و پیامبر از میانشان برود، مجازات خواهند شد.
این حکم دربارهي مسجد الحرام گفته شده «. سرپرست مسجد الحرام فقط افراد باتقوا و پارسا باشند » 3. در این آیه بیان شده که «1»
و لازم است متصدیان و سرپرستان آنها از «2» است، ولی در واقع شامل همهي کانونهاي دینی و مساجد و مراکز مذهبی میشود
پاكترین و پارساترین مردم باشند. آموزهها و پیامها: 1. مسجد باید تحت سرپرستی افراد پارسا باشد (تا کانون تقوا و شور مذهبی
گردد). 2. هر کس مانع عبادت مردم در مسجد الحرام شود، مستحق عذاب الهی است. *** ص: 77
. قرآن کریم در آیهي سی و پنجم سورهي انفال به عبادات خرافی مشرکان در نزد کعبه و عذاب آنان اشاره میکند و میفرماید: 35
وَمَا کَانَ صَ لَاتُهُمْ عِندَ الْبَیْتِ إِلَّا مُکَاءً وَتَصْدِیَۀً فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ و نمازشان نزد خانه (خدا)، جز سوت کشیدن و کف
زدن نبود؛ پس به خاطر این که همواره کفر میورزیدید، عذاب را بچشید! نکتهها و اشارهها: 1. مفسّران قرآن و مورّخان عرب
حکایت کردهاند که گروهی از اعراب زمان جاهلیت، به هنگام طواف کعبه، لخت میشدند و سوت میکشیدند و کف میزدند
صفحه 24 از 116
سوت کشیدن مشرکان شاید براي اعلام حضور خودشان به بتهایی بوده که در کعبه «2» . و نام این کار را عبادت میگذاشتند «1»
اما قرآن کریم این کارها را سرزنش کرد. 2. گاهی مراسم مذهبی، دستخوش تحریف میشد؛ از جمله، شعارهاي «3» ، قرار داشتند
. مقدس و عباداتی همچون دعا و نماز به مرور زمان تبدیل به سوت و کف شد و زمینهي عذاب تحریفگران را فراهم کرد. 3
تفسیر *** «4» . در آیهي فوق معناي اعم است که یکی از مصادیق آن، شکست مشرکان در جنگ بدر است « عذاب » مقصود از
قرآن مهر جلد هشتم، ص: 78 قرآن کریم در آیهي سی و ششم سورهي انفال به بیهودگی مصرف اموال کافران و شکست و حسرت
آنها اشاره کرده، میفرماید: 36 . إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَن سَبِیلِ اللّهِ فَسَ یُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَکُونُ عَلَیْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ یُغْلَبُونَ
وَالَّذِینَ کَفَرُوا إِلَی جَهَنَّمَ یُحْشَرُونَ براستی کسانی که کفر ورزیدند، اموالشان را مصرف میکنند، تا این که (مردم) را از راه خدا باز
دارند؛ و بزودي آن [ها] را مصرف میکنند، سپس حسرتی بر آنان خواهد شد، سپس شکست میخورند؛ و کسانی که کفر
ورزیدند، به سوي جهنّم گردآوري خواهند شد. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه یادآور کمکهاي مالی مشرکان مکه به جنگجویان
بدر در مقابله با اسلام است که سرانجام شکست خوردند و کشته شدند و به سوي آتش رهسپار گشتند و آنچه در این راه مصرف
اي بسا امساك کز انفاق به مال حق را جز به امر حق مده (مولوي) 2. آیهي فوق اشاره به «1» . کردند مایهي حسرت آنان گردید
جنگ بدر است، اما مطلب آیه کلی است و شامل تمام کمکهاي مشرکان در مبارزات ضد اسلامی میشود. 3. در این آیه سه
مجازات براي کافران پیش بینی شده است: حسرت و پشیمانی، شکست در جنگ و گرفتاري در آتش جهنّم. تفسیر قرآن مهر جلد
4. از آن جا که مشرکان و مزدوران جنگی آنها به کار خود ایمان ندارند و به خاطر پول و شهوت میجنگند، هشتم، ص: 79
بهزودي از مؤمنانی که در راه اهداف مقدس میجنگند، شکست میخورند. 5. کافران سرمایهي خود را از دست داده و شکست
خورده و چیزي به دست نیاوردهاند و این سبب حسرت و اندوه آنان است، در حالی که اگر مؤمنان سرمایهاي را در راه خدا خرج
کنند، حتی اگر در ظاهر شکست بخورند، باز هم حسرت و اندوه ندارند، چرا که پاداش آنان نزد خدا محفوظ است. 6. دشمنان
اسلام قبل از شکست خوردن نیز متوجه بیهودگی مبارزهي خود با اسلام میشوند، از این رو اندوهگیناند. این یکی از مجازاتهاي
آنها در این دنیاست. 7. برخی از مفسران نوشتهاند که آیهي فوق یکی از اخبار غیبی قرآن است که از حوادث آینده و شکست
. آموزهها و پیامها: 1 «1» . کفار خبر میدهد و تحقّق این آیه یکی از نشانههاي راستی دعوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است
ثروتی که در راه باطل خرج شود، مایهي حسرت خواهد شد. 2. فرجام کافران، شکست و عذاب است. 3. با راه خدا مبارزه نکنید
که این کار محکوم به شکست است. ***
اهداف